هلنا جون (دوست سام)
چند هفته پیش وقتی تو رو برده بودم پارک با یه خانمی آشنا شدم .دخترش 7 ماه از تو کوچیکتره.اسم دخترش هلنا جونه. باهاشون دوست شدیم و خیلی هم خوشحالم که بعد از این همه مدت تو مشهد یه دوست واسه خودمون پیدا کردیم. مامان هلنا جون هم مثل من ، اینجا غریبه واسه همین با هم همدردیم و خلاصه که خیلی با هم جوریم.
دیروز با هم قرار گذاشتیم و شما دو تا فسقلی رو بردیم پارک.انقدر بازی کردی که خسته شدی. یه نی نی هم سن خودت هم اونجا بود که هی میرفتی پیشش همدیگرو بغل می کردین و بوس میکردین یه حرفایی هم با هم میزدین.
اینم عکس هلنا جون
هلناااااااااااااااااا لپ پسر منو میکشی؟؟؟؟؟
هنوز تموم نشده
بیاین دنبالم قسمت ادامه مطلب تا بقیه عکسها رو بیبینین.
اینم از پسر فوتبالیست و مستقل من که خودش داره با توپش بازی میکنه.
الهی فدات شم توپت افتاده تو چمن ها ولی از اونجایی که خیلی مستقل هستی خودت رفتی ورداری.
میبوسمت هزارتااااااااااااااااااااا تو نفس مامانی