سفر به کلیبر
چند روز بعد از اینکه بابایی اومده بود تبریز، خاله نسرین اینا(دوست من) اومدن دنبالمون و ما رو با خودشون بردن کلیبر خیلی بهشون زحمت دادیم دستشون درد نکنه بهمون خیلی خوش گذشت.
هنوز تموم نشده
بیاین دنبالم قسمت ادامه مطلب تا بقیه عکسها رو بیبینین.
اینجا میخوای فرهامو بوس کنی.تو کلا خیلی بچه دوست داری همیشه میخوای با بچه ها ارتباط برقرار کنی و بوسشون کنی.
میبینین سامی اصلا حسودی نمیکنه.من فرهامو بغل کردم سام هم رفته بغل باباش.
اینم از مهمون نوازی فرهام جون، سام راحت نشسته رو مبل و فرهام وایستاده کنارش.
فرهام پای سامو قلقلک میده سام هم خندش گرفته.
سام این چه کاریه؟؟؟ این همه تو رو مبل نشسته بودی حالا که یه بار هم فرهام می خواد بشینه تو نمیزاری؟؟!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی