سام سام، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

پسر یکی یه دونه ی ما

اومدن دایی اینا و مسافرت شمال

1392/4/19 2:16
2,029 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم ببخش که وبلاگتو دیر به دیر آپ می کنم آخه انقدر سرم با تو گرمه که به هیچی نمیرسم.سر کامپیوتر هم که نمیشه نشست چون تو اجازه نمیدی میخوای خودت با کامپیوتر کار کنی.

٣ تیر دایی حسام و زن دایی جون و دایی امین اومده بودن چند روز اینجا بودن خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا به تو.از تنهایی در اومده بودی و باهاشون بازی میکردی.زن دایی جونو خیلی دوست داری همش خودتو پرت میکردی بغلش. استرس داشتم که وقتی اونا برن تو غصه میخوری.می خواستن از مسیر شمال برگردن ، ما هم باید میرفتیم شمال تا شادی (دختر عمه) رو با خودمون میاوردیم مشهد آخه دلش واسه مشهد تنگ شده بود واسه همین با دایی اینا راه افتادیم رفتیم بابلسر یک روز اونجا بودیم و فرداش با شادی برگشتیم مشهد.خداروشکر که شادی اومد و تو زیاد از خالی شدن خونه غصه نخوردی.البته تا ٢ روز دنبال دایی ها و زن دایی جون میگشتی و صداشون میکردی.

با دایی اینا رفته بودیم پارک ملت ، چند تا عکس گرفتم ولی وقتی بازی میکنی دوربینو نگاه نمیکنی واسه همین نشد زیاد عکسای خوب بگیرم.

پارک ملت

پارک ملت

پارک ملت

تو مسیر شمال رفتیم پارک باباامان صبحانه بخوریم کمی هم استراحت کردیم بعد راه افتادیم.

تو هم به جای صبحانه نوشابه خوردی آخه هرچی که واست خوبه نمیخوری هرچی که ضرر داره دوست داری بخوری. بابایی هم دلش نمیاد تو ناراحت بشی واسه همین نوشابه داد بخوری.

پارک باباامان(بجنورد)

تا آب ببینی گیر میدی که آب بازی کنی اونجا هم انقدر اصرار کردی که دایی جون برد پاهاتو زد به آب.

پارک باباامان

 قربون پسر ورزشکارم بشم که داره با داییش فوتبال دستی بازی میکنه

محوطه متل شیراز

محوطه متل شیراز

پیش به سوی دریا

الهی مامان فدات بشه

 

هنوز تموم نشده

بیاین دنبالم قسمت ادامه مطلب تا بقیه عکسها رو بیبینین.

 

جیگر مامان میخواد آب بازی کنه

سام و دایی حسام

پسرم میخواد شنا کنه

 

دریا

یه عالمه آب بازی کردی اصلا دوست نداشتی از دریا بیرون بیای خیلی سردت شده بود داشتی میلرزیدی ولی بیرون نمیومدی به زور خشکت کردم و لباساتو عوض کردم بعدش دوباره بدو بدو رفتی تو دریا.

بابلسر

اینجا محوطه متل مهتاب هستش، همون متلی که شب اونجا موندیم.

محوطه متل مهتاب

اینجا هم حیاط خونه عمه جونه.

خونه عمه جون

دوست جونا ببینین پسرم با عینک آفتابی چه باکلاس میشه.

یه پسر خوشتیپ

اینجا متل شیرازه، داری با یاسمین سر این صندلی دعوا میکنی.

سام و یاسمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

خاله نسرین
19 تیر 92 14:50
سلام چطوری خوش میگذره نیستین سامی بزرگ شدی ماشاالله


سلام.مرسی شما خوبین؟شما هم نیستین.
farnoosh
20 تیر 92 18:19
عزیزم تو یه مورد هم درد نیستیم من بچه ندارم


ایشالله به زودی تو هم بچه دار میشی آخه بچه تو شهر غریب آدمو از تنهایی در میاره.
نعیمه
20 تیر 92 19:17
خیلی جالب بودن . حتما خیلی هم خوش گذشته


جاتون خالی خیلی خوش گذشت.
farnoosh
22 تیر 92 17:48
ایشالله من عاشق بچهام
اگه نی نی سایت میای اون جا راهت تر می شه حرف زد


نی نی سایت خیلی کم میام آخه وقت نمیکنم.کدوم کلوپ عضوی؟نام کاربریت چیه؟
farnoosh
23 تیر 92 3:12
نام کاربری manas بیشتر کلوپ مشهدیا
نسیم
28 تیر 92 18:03
منم دریا دلم خواست