سام سام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پسر یکی یه دونه ی ما

حموم رفتن

1390/12/13 11:20
1,456 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم بالاخره من و بابایی تو رو بردیم حموم

الان دیگه ٣ هفته میشه که خودمون میبریمت حموم.تا ٤٠ روزگیت که پیش آناجون(مامان من) بودیم آنا جون تو رو میبرد حموم آخه اون موقع کوچیکتر بودی و شستنت سخت تر بود و من می ترسیدم که تو رو بدون لباس بغل کنم و بشورمت.بعد از اون هم که اومدیم مشهد مادرجون(مامان بابا) زحمتشو میکشید ولی دیگه بعد از ٣ ماهگیت من و بابا تصمیم گرفتیم که خودمون ببریمت حموم.هفته ای ٢ بار با هم میریم حموم تو هم اصلا گریه نمیکنی فقط وقتی میخوام سرتو بشورم بعضی وقت ها یه ذره گریه میکنی.تو از اول از آب خوشت میومد عزیزم.راستی سه شنبه این هفته هم با فاطمه جون(دخترعموی بابا) بردمت حموم آخه بابا خونه نبود منم که فعلا تنهایی نمیتونم واسه همین فاطمه جون کمکم کرد.

دفعه اول که بردیمت حموم بعدش زود لباساتو پوشوندم و ازت عکس نگرفتم ولی دفعه های بعدی چند تا عکس گرفتم یکمی هم حرفه ای تر بشیم توی حموم هم ازت عکس میگیریم.

بعد از حموم

بعد از حموم

بعد از حموم

بعد حموم

بعد از حموم

اینم عکسات بعد از پوشیدن لباسات.

بعد از حموم

بعد از حموم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ماهان نفسی
13 اسفند 90 17:51
مامان خانم انقدر از این عکسا نزار تو وب بچه ام چش میخوره ماشالله معلومه شیرتم خیلی خوبه که عزیز دلم انقدر توپولی شده حتما اسپند براش دود کن از طرف من تو رو خدا اون شکمشو محکم ببوس دوسشدارم
به ما هم سر بزنید


ممنون عزیزم.ماشالله ماهان شما هم خیلی تپل مپله.
مامان سوگل
13 اسفند 90 23:28
ای جانم این خوشمل پسر چه نازه، آدم دوست داره بیاد خواستگاریش
تورو خدا سرما ندید یهو این بچه رو، خیلی مواظبش باشین هنوز کوچمولوئه آخه. از طرف من یه ماچ آبدار بکنیدش


پسر ما فعلا می خواد درس بخونه قصد ازدواج نداره ولی حالا به خاطر گل روی شما باهاش صحبت می کنم راضیش می کنم.چشم مواظبشیم.مرسی.
مریم مامان عسل
14 اسفند 90 0:52
سلام همشهری! حمومتون ساعت باشه!
هزاررر ماشالله چه پسر شیرین و نازی. فقط 14 روز از عسل من بزرگتره سام خوشگلتون. بازم بیاین پیش ما. قدمتون روی چشم.


سلام.ممنون.پس شما هم تبریزی هستین.
leili
14 اسفند 90 11:53
vaaaaaaay bokhoramesh in nini kuchuluro
leili
14 اسفند 90 14:04
سلام نگار جون عزیزم شوخی نکن پس چرا نگفتم آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شرمنده بابا کی عزیزتر ازتو
مریم مامان عسل
14 اسفند 90 17:22
تبریز؟ نه خانومی. ما مشهدی هستیم. آخه توی قسمت معرفی وبلاگ نوشتی که سام عزیز در مشهد متولد شده. من هم لینکتون کردم.


سام تبریزی مشهدی هستش.شوهرم مشهدی هست.
مامان عرشیا
14 اسفند 90 23:27
سلام نگار جون خوبی عزیزم .رمز حمام عرشیا 10100101
البته 4 تا عکس لخت بود که نی نی وبلاگ حذفش کرده فقط یکیش مونده .


مرسی عزیزم.
مامان عرشیا
15 اسفند 90 14:19
وایی عزیزم چه عکسهای خوشگلمی .نگار جون بجای من از بازوی سام یه گاز خوشمزه بگیر باشههههههههه .بگیری ها .


آخه دردش میگیره.ولی به خاطر شما یه گاز خیلی کوچولو می گیرم.
مریم مامان عسل
16 اسفند 90 4:31
ممنون که به ما سر میزنید. سام خوشگلمو ببوسید از طرف من.