اولین آرایشگاه سام
پنجشنبه که مصادف بود با نیمه شعبان(١٥/٤/٩١) برای اولین بار پسمل گلم آرایشگاه رفت.
عزیزم اون روز میخواستم ببیرمت آتلیه واسه همین دایی حسام شما رو بردن آرایشگاه که موهاتو خوشگل کنن(عروسی هم دعوت بودیم واسه همین دیگه وقت نشد آتلیه ببرمت ایشالله یه روز دیگه آتلیه میریم.)
منم آماده شده بودم تا با شما بیام آرایشگاه ولی دایی جون گفت خودم تنهایی میبرمش.اولش ساکت نشسته بودی ولی بعدش کمی گریه کردی ولی به هر نحوی که بود دایی جون تو رو بغلش نگه داشته بود و آرایشگاه کارشو کرده بود البته اولش آرایشگاه نمیخواست موهاتو کوتاه کنه گفته بود چون اولین اصلاحشه باید کت شلواری بدین بعد کوتاه کنم درحالیکه اولین اصلاحت نبود دو بار باباجونی موهاتو کوتاه کرده بود.دیگه دایی گفته بود شما موهاشو کوتاه کنین بعدا واستون کادو میارم.از اون روز که رفتی آرایشگاه تا حالا دو بار آرایشگره به دایی جون زنگ زده و حالتو پرسیده معلومه که ازت خیلی خوشش اومده.دست دایی جون هم درد نکنه تو رو خیلی دوست داره عزیزم همش با زن دایی جون تو رو میبرن خونشون و باهات بازی میکنن تو هم خوشحال میشی.