سام سام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

پسر یکی یه دونه ی ما

لوزه سوم

1391/5/13 14:35
1,379 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم این چند روز که واست مطلب جدبد نذاشتم به خاطر این بود که نگران تو بودم و همش مواظبت بودم و وقت نکردم به وبلاگت سر بزنم.

چند وقتی بود که بعضی اوقات سرفه میکردی و آب دماغت میومد منم دو تا دکتر برده بودمت ولی گفته بودن که سرما نخوردی و مشکلی نیست واحتمالا حساسیت داری ولی اواخر هفته پیش سرفه هات بیشتر شده بود و خیلی سرفه های خشک و بدی میکردی واسه همین با بابا بردیمت پیش دکتر مرندی، خیلی دکتر خوبیه.تا گلوی تو رو نگاه کرد گفت لوزه سوم داری و نوشت واسه عکس، گفت سریع ببرین عکسشو بگیرین و بیارین پیش من.ما هم بردیمت دو تا عکس ازت گرفتن یکی از گلو و یکی ازسینه باید گرفته میشد خیلی سخت بود باید محکم میگرفتیمت تا تکون نخوری تو هم گریه می کردی الهی بمیرم واست که اون روز اینقدر گریه کردی و اذیت شدی.عکس ها که آماده شد بردیم پیش دکتر اونم 7 تا واست آمپول نوشت (4 تا پنیسیلین 3 تا هم دگزامتازون) گفت ببریمت بیمارستان یه آمپول بزنن تست کنن تا ببینن به پنیسیلین حساسیت داری یا نه، خداروشکر حساسیت نداشتی خلاصه که اون روز خیلی تو رو اذیت کردیم ولی چاره ای نبود عزیزم. هر روز یه خانمی میومد خونمون و آمپولاتو میزد من که اصلا دلم نمیومد پاهاتو بگیرم واسه همین مامان جون میومدن و زحمتشو میکشیدن منم دستاتو نگه میداشتم و بوست میکردم تا کمتر گریه کنی خیلی سخت بود من که هردفعه واست میخواست آمپول بزنه فشارم میفتاد.آمپول آخریت رو هم بردم درمونگاه زد آخه میخواستم از اونجا بریم مغازه پیش بابا و باهم بریم حرم و بعدش بازم ببریمت دکتر تا ببینیم خوب شدی یا نه.رفتیم حرم زیارت کردیم دستای کوچولوی تو رو هم زدم به زره امام رضا و از خدا خواستم که خوب بشی.

بردیمت پیش دکتر ولی گفت فعلا معلوم نیست باید 20 روز شربت آموکسی سیلین و یه شربت خارجی دیگه نوشته که اونارو بخوری بعدش ببریمت دوباره عکس تا کامل معلوم بشه که خوب شدی یا نه.

ایشالله 20 روز دیگه که میریم دکتر بگه خوبه خوب شدی و دیگه نیاز به آمپول و شربت نباشه.این روزا خیلی روزای سختی بود واسمون آخه تا حالا خداروشکر هیچوقت مریض نشده بودی من همیشه مواظبتم تا تو مریض نشی همه سعی و تلاشمو میکنم تا تو همیشه سالم باشی و تا جایی که میتونم بهت میرسم.الان هم که اینجوری شدی بیشتر از قبل مواظبتم باد پنکه وکولر واست بده واسه همین من و بابا توی این روزای گرم تابستون کولر روشن نمیکنیم و این گرما رو تحمل میکنیم تا تو خوب بشی.این چیزا اصلا مهم نیست فقط سلامتی تو واسمون مهمه پسر گلم.خیلی دوست دارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم مامان عسل
15 مرداد 91 5:10
الهی بگردمت. نگران نباش مامانی انشالله که چیز مهمی نیست و زودی بر طرف میشه.
مامان اراد
15 مرداد 91 10:40
الهی عزیزم چرا مریض شدی انشالا زودتر خوب میشی