سام سام، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

پسر یکی یه دونه ی ما

یک پست طولانی از شلوغی های سام

1391/8/21 0:35
1,700 بازدید
اشتراک گذاری

به مامانم گفتم این پست رو از زبون خودم بنویسه آخه دیگه بزرگ شدم زبون دارم حرف می زنم.

این عکس اولی که اصلا به شلوغ کاری های من ربطی نداره این عکس مربوط میشه به شلوغی های مامانم که منو گذاشته اینجا تا ازم عکس بگیره.

قربونت بشم الهی

مگه چیه دارم ماست می خورم دیگه

قربون ماست خوردنت بشم من

به نظرتون من میتونم از این نردبون بالا برم.

شیطون بلا

بله که میتونم من قهرمان پله نوردی هستم از همه جا بالا میرم.

شیطون بلا

شیطون بلا

دیدین می تونم حالا از این بالا واسه مامانم شکلک در میارم اگه مامان میذاشت می خواستم تا پله آخر برم ولی سریع منو از اینجا آورد پایین.

شیطون بلا

گفتم که من از همه جا بالا میرم کافیه یه چیزی پیدا کنم که کمی بلند باشه سریع میرم روش وایمیستم.

شیطون بلا

حالا ببینین چه پله نوردی می کنم.

شیطون بلا

اگه این در باز باشه میرم تو پارکینگ.

شیطون بلا

آخه مامان این ظرف ها رو چرا اینجا گذاشتی من دوست دارم بندازمشون پشت ماشین لباسشویی بشکنم.

شیطون بلا

حالا واسه اینکه خسته نشین بقیه عکس ها رو قسمت ادامه مطلب میذارم اگه دوست داشتین بیاین دنبالم بقیشو هم ببینین من خیلی کارهای دیگه هم بلدم ها.حتما بیاین ببینین.

شیطون بلا

این خنده خوشگل هم تقدیم به همه دوست جونایی که منو میبینن.

 

هنوز تموم نشده

لطفا به ادامه مطلب بروید

 

بقیه عکس ها اونجاست

 

حکم من مثل حکم شاه میمونه باید فورا انجام بشه حالا ببینین روی ماشین لباسشویی هیچی نیست چون من دستورشو صادر کردم.

شیطون بلا

آشپزخونه خیلی جای باحالیه ها کلی وسیله هست تا باهاشون بازی کنم.الان می خوام ببینم توی این کشو چیه؟هر چی که دستم بیاد میریزم بیرون.

شیطون بلا

ببینین چی کار کردم آرد پیدا کردم همشو ریختم رو فرش ، با وردنه هم میخوام شیرینی درست کنم.

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

تا ببینم یخچال باز شده با سرعت نور خودمو میرسونم و یخچالو بهم میریزم.

شیطون بلا

دکمه های این گاز بهترین اسباب بازی منه.سیستم سخنگوشو همش فعال میکنم و وقتی حرف میزنه خوشم میاد از ته دل می خندم.

شیطون بلا

از دست من مامانم نمیتونه اینجا سیب زمینی پیاز بذاره.

شیطون بلا

ماشین ظرفشویی هم خیلی خوبه دوست دارم برم اونجا بشینم.

شیطون بلا

شیطون بلا

وقتی هنوز کوچولو تر بودم و چهاردست و پا نمیتونستم برم با روروئکم میومدم و ظرفهای ماشین رو خالی میکردم.به مامانم کمک می کنم دیگه.

شیطون بلا

مامانم ظرف ها رو میچینه تو ماشین منم دونه دونه ورمیدارم میندازمشون زمین.

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

آخ که چه قدر لثه هام میخواره دسته قابلمه دندونگیر خوبیه نی نی ها شما هم امتحان کنین.

شیطون بلا

خب دیگه خسته شدم یکمی هم بشینم.

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

استراحت بسه دیگه بریم یه سری هم به اتاق خواب مامان و بابا بزنیم.

شیطون بلا

فکر میکنن اگه منو بذارن رو تخت  شلوغی نمی کنم ولی من از هر فرصتی برای خرابکاری استفاده می کنم.این تابلو انگار اضافیه باید از اینجا وردارم.

شیطون بلا

به به سیم هم پیدا کردم الان میکشم از جاش درمیاد.

شیطون بلا

مامان خانوم اگه منو زود از اینجا ورنداری لباس عروستو میکشم با مانکن میفته رو سرم.

شیطون بلا

این عکس های که رو تخت بودم به چند ماه قبل مربوط میشه الان که خودم میتونم از تختم خودمو بندازم پایین.

 شیطون بلا

خودم رفتم این بالا.

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

کاری نمی کنم فقط باطری های کنترل رو در میارم بخورم.

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

شیطون بلا

مامی جونم این که دیگه شلوغی نیست با سه چرخه خودم بازی می کنم.

شیطون بلا

شیطون بلا

می خوام تو سبد سه چرخه بشینم.

شیطون بلا

اینم دو مدل خواب با مزه . اینجا با پستونک عروسکم خوابیدم البته من اصلا پستونک نمی خورم ولی این دفعه عروسکم منو اغفال کرد.

شیطون بلا

اکثر وقت ها من به حالت سجده می خوابم.

شیطون بلا

ببخشین عکس زیاد بود خسته شدین.حالا شما بگین به نظرتون من نی نی شلوغی هستم یا نه؟به نظر خودم که خیلی بچه ساکت و مظلومی هستم و اصلا فضولی نمی کنم.!!!!!!!! نظر شما چیه؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان همای مسیحا جونی
23 آبان 91 14:39
ای جونم
ماشالا به این همه فعالیت.. یه کم صبر کن مسیحای منم میرسه بهت !
راستی مامان جونش خیلی مواظب گل پسرمون باشیا.. مخصوصا در مورد باطری که نکنه دهنش..خیلی خطرناکه .مواد سمی داره.
بوس واسه چشمای نازش.
راستی موهاشم مبارک باشه. اما من عاشق اون قیافه ش با موهای بلندش شدم.


چشم مواظبشم.منم موهای بلندش رو بیشتر دوست دارم دیگه نمیبرمش آرایشگاه.
مامان مهبد كوچولو
24 آبان 91 10:51
اي جانم ، قربون اون چشماي ناز و سياهت ، نگار جانم خصوصي داري
مریم
7 دی 91 12:34
عزیزم چقدر تو ناز و خوشگلی اصلانم شیطون نیستی تورو باید فقط خورد شیرینی