سام سام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

پسر یکی یه دونه ی ما

سامی مهمون رفته

وقتی تبریز بودیم دایی جون و زن دایی جون زود زود میومدن و تو رو میبردن خونشون حتی بعضی شب ها هم می بردن و بعد از اینکه تو رو می خوابوندن میاوردنت.انقدر باهات بازی می کردن که تو از خستگی خوابت می برد.اینم عکست تو خونه دایی جون. ...
24 فروردين 1391

سام و شهر بازی

بعضی وقت ها میزارمت روی تشک بازیت وحسابی مشغول میشی به اسباب بازیهات دست میزنی و تکونشون میدی هم خوشحال میشی و می خندی هم تعجب می کنی.عزیزم من که بیشتر از تو خوشحال میشم وقتی میبینم بازی می کنی آخه نمیدونی این تشک رو با چه ذوق و شوقی واست درست کردم. این اولین چیزی بود که واست درست کردم اون موقع هنوز دنیا نیومده بودی.                           سامی جون شهر بازی تو چون خیلی پیشرفته و مجهزه همه دلشون می خواد بیان اونجا بازی کنن ما که هنوز از هیچکی ورودی نگرفتیم و بدون ورودی اجازه میدیم هر کی دوست داشت بیاد ولی وقتی...
4 اسفند 1390