راه رفتن سام + کلمه های جدید+دندون 7 و8
دیگه کم پیدا شدیم آخه سام کوچولو اجازه نمیده من بیام سر کامپیوتر و به وبلاگش سر بزنم.قبلنا در طول روز کمی می خوابید و من میتونستم یکمی به کارام برسم ولی دیگه خوابش کم شده از وقتی که بیدار میشه فقط ظهر میخوابه و بعدش تا وقتی که ما بیداریم سام هم بیداره الان هم که شبه خوابیده ولی هر چند دقیقه ای گریه میکنه و شیر می خواد منم مجبور میشم برم بخوابونمش.
وحالا کارهای جدید:
یکی یه دو نه ی ما ٢ هفته میشه که راه افتاده ولی ٢ یا ٣ قدم بیشتر نمیتونه راه بره.عزیزم اولین قدمت رو در تاریخ ١٧/٩/٩١ روز جمعه ساعت ٥.٣٠ عصر خونه آقاجون برداشتی من خیلی ذوق زده شدم.انشاالله بتونی به زودی بدو بدو کنی.دقیقا ١ سال و ١ ماه و ١ روزه بودی.
تقریبا ٢ هفته میشه که کلمه بدو و بده یاد گرفتی.وقتی چیزی می خوای با انگشتت اشاره می کنی و میگی بده.کلمه های (مامان ، بابا ، ددر ، به به) خیلی وقته بلدی.به ترکی هم بلدی بگی (بیا) وقتی غذا میخوای میگی پوفی بعضی وقت ها هم می گی به به.دایی هم بلدی بگی هر وقت میریم تبریز و دایی ها تو میبینی میگی دایی.این کلمه ها مال خیلی وقت پیشه ولی یادم رفته بود بنویسم.فعلا کلمه دیگه یادم نمیاد خلاصه که خیلی شیرین زبونی خوشگلم.
سه هفته پیش دندون ٧ و ٨ هم دراومد.