کارهایی که تازه یاد گرفتی
سامی جون یادم رفته بود واست بنویسم ،تبریز که بودیم دو تا دندون در آوردی، یاد گرفتی سینه خیز بری(25 تیر ساعت 7.30 عصر برای اولین بار سینه خیز رفتی) نشستنت هم حرفه ای شده و خیلی خوب و راحت و بدون کمک میتونی بشینی. دست دسی هم تقریبا یاد گرفته بودی ولی دیگه بهتر دست میزنی و وقتی بهت میگیم دست دسی کن دست میزنی بعضی وقت ها خودت هم میگی دس دس بعضی وقت ها با شنیدن صدای آهنگ آواز میخونی و خودت دست میزنی .چند روز قبل از اینکه بریم تبریز هم یاد گرفته بودی با اشاره دستت بگی بیا به زبون ترکی هم میگی بیا. خلاصه که خیلی مستقل شدی.27 تیر برگشتیم مشهد بابایی وقتی دید چه قدر فرق کردی و چه قدر چیزای جدید یاد گرفتی تعجب می کرد.
اینجا هم داری به من کمک میکنی چمدون رو جمع کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی