کوتاه کردن موهای سام
عزیزم شنبه شب (٢٧/١٢/٩٠) که رسیدیم خونه باباجونی همه باهات کلی بازی کردن و حرف زدن خیلی دلشون واست تنگ شده بود تو تنها نوه آنا جون و باباجونی هستی خیلی دوست دارن مامانی(مامان بزرگ من) ، دایی حسام و دایی امین و زن دایی جون هم خیلی دوست دارن.٣ ماه بود که از تبریز رفته بودیم و تو رو دیگه ندیده بودن و حسابی دلشون واست تنگ شده بود و همشون مثل همیشه اومده بودن فرودگاه دنبالمون.بعد از اینکه با تو کلی بازی کردن بعدش باباجونی گفت که موهات خیلی بلند شده و بهم ریخته زود آنا جون شونه و قیچی آورد و با کمک همدیگه موهای تو رو برای اولین بار کوتاه کردن.خیلی موهات خوب شد مرتب شد و خوشگل تر هم شدی.
هنوز تموم نشده
لطفا به ادامه مطلب بروید
بقیه عکس ها اونجاست
اینم عکس موهات که جمعشون کردم و واست نگه داشتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی